دانش آموزان و معلمان برای استفاده از ChatGPT درباره نگارش مقالات علمی و انجام این گونه فعالیت های علمی، خواه نوعی سرقت ادبی باشد یا خیر، هنوز به توافق نرسیده اند. برخی از این افراد معتقدند که از آن استفاده می کنند یک چت بات با هوش مصنوعی برای مقاله نویسی، کپی کردن اطلاعات از یک یا چند منبع بدون ارجاع خواننده به منابع یا ذکر نام آنها خوب است.
اما دیگران آن را صرفاً به عنوان یک ابزار ایجاد متن دیجیتالی می دانند که می تواند برای نوشتن آکادمیک مفید باشد. در عین حال چنین افرادی معتقدند که استفاده از این ابزار هوش مصنوعی درست مانند استفاده از اینترنت و منابع آنلاین برای کسب اطلاعات است و ناقص قوانین و اصول اخلاقی مربوط به انجام فعالیت های پژوهشی نیست.
از آن استفاده کنید ChatGPT آیا این یک نوع کلاهبرداری مقاله نویسی علمی است؟
نظرات کاملا متفاوت در مورد با استفاده از ChatGPT برای تحقیق و مقاله نویسی وجود دارد. در این مقاله به بررسی برخی از این نظرات می پردازیم.
دانشجوی سال دوم دانشگاه راجرز به نام کای کابز تصمیم گرفت این مشکل را بررسی کند. او پس از گوش دادن به صحبت های همکلاسی هایش که از ایجاد ربات چت هوش مصنوعی ChatGPT عصبانی بودند، تصمیم گرفت بدون هدف خاصی در حین نوشتن مقاله ای در مورد تاریخ سرمایه داری، قابلیت های ChatGPT را آزمایش کند.
این ابزار هوش مصنوعی که تنها چند ماه از راه اندازی آن می گذرد، می تواند در مدت زمان کوتاهی متون طولانی در قالب ایمیل یا مقاله با موضوع موضوعات درخواستی تولید کند. این چت بات قابلیت نوشتن ایمیل و کدنویسی را دارد و می توان از آن به عنوان موتور جستجو نیز استفاده کرد.
کابز انتظار داشت پس از جستجوی موضوعات تحقیقاتی خاص، پاسخی قابل تأمل و مرتبط از ChatGPT را ببیند. اما نتیجه یک مقاله ضعیف و عمومی بود. خروجی چت بات آنقدر بد بود که کابز از ارسال آن به عنوان مقاله ای که نوشته بود خودداری کرد.
او در مورد مقاله نوشته شده توسط ChatGPT چنین گفت:
کیفیت مقاله اصلا قابل قبول نبود. جملات بسیار ضعیف بود و هیچ پیچیدگی در متن وجود نداشت. به نظر من، کیفیت مقالات نوشته شده توسط ChatGPT آنقدر بد است که هیچ دانشجویی نمی خواهد آن را به عنوان مقاله خود یا به شکل دیگری ارسال کند و این اصلا منطقی نیست.»
البته، هیچ کس با کابز مخالف نیست، اما از سوی دیگر، از زمان راه اندازی ChatGPT توسط Open AI، شرکت سازنده آن، بحث در مورد چگونگی بررسی موجی از مقالات تحقیقاتی دانشجویی تولید و ویرایش شده با استفاده از عقل مصنوعی اگرچه استفاده از ChatGPT در دستگاه ها و شبکه های آموزشی برخی از مدارس دولتی مانند مدارس نیویورک برای جلوگیری از تقلب ممنوع است. اما تمایلی برای اعمال این ممنوعیت در دانشگاه ها نمی بینیم.
معرفی یک ابزار هوش مصنوعی که قادر به نوشتن مقاله است، سؤالات بحث انگیزی را در مورد تعریف ایجاد می کند. سرقت ادبی و صداقت علمی در مقالات پژوهشی دانشگاهی بود. ابزارهای جدید تحقیقات دیجیتال همیشه بر روی شیوه های تحقیقاتی دانشگاهی تأثیر داشته اند. البته ظهور ChatGPT نباید به عنوان ظهور نگرانی های جدید در مورد سوء استفاده از اینترنت در تحقیقات علمی تلقی شود.
در طول راه اندازی ویکی پدیا در سال 2001 نیز شاهد بحث ها و تردیدها و نگرانی هایی در مورد انجام تحقیقات علمی با صداقت کامل و بدون تقلب بودیم. در عین حال، دامنه سیاست های مرتبط با تحقیق افزایش یافته است تا با نرخ ظهور فناوری های نوآورانه ای که می توانند برای انجام تحقیقات مورد استفاده قرار گیرند، مطابقت داشته باشد.
امروزه روشهای نگاه به تحقیقات علمی پیچیدهتر شده است و مدارس نیز روشهایی برای تشخیص تحقیقات انجامشده توسط رباتها از استدلالهای عجیب و غریب انسانها دارند. در سطوح آموزش عالی نیز روش های مشابهی برای دستیابی به چنین هدفی ایجاد شده است.
از زمان پیدایش ابزارهای تحقیقاتی دیجیتال، قوانین، ادراکات و انتظارات در مراکز آموزش عالی مانند سایر مراکز تحقیقاتی و مشاغل مرتبط با شرایط جدید بر اساس نیازها تطبیق داده شده است. تنها تفاوت ChatGPT با سایر ابزارهای دیجیتال این است که می تواند خودش فکر کند.
دیدگاه اساتید در مورد نقش استفاده از ChatGPT در سرقت ادبی

طبق تعریف ارائه شده توسط ChatGPT، “دزدی ادبی” به معنای استفاده از اثر یا ایده یک شخص بدون انتساب مناسب به نویسنده آن اثر یا ایده است. اما وقتی یک اثر به جای انسان توسط یک ابزار دیجیتال خلق می شود، به سختی می توان گفت که به سرقت علمی تبدیل شده است.
“امیلی. امیلی هیپچن، یکی از اعضای کمیته نظارت علمی دانشگاه براون، اذعان کرد که استفاده دانشجویان از ابزارهای خلاقانه هوش مصنوعی به موضوع بحث جدی تبدیل شده است و معتقد است که اگر سرقت ادبی توسط شخصی باشد، قابل شناسایی نیست. هیپچان تنها کسی نیست که میپرسد آیا یک اثر تولید شده توسط هوش مصنوعی سرقت ادبی است یا خیر.
آلیس دالی، رئیس برنامه یکپارچگی آکادمیک دانشگاه ویلانوا، یکی از افرادی است که در ایده استفاده از الگوریتم ها به جای افراد مشارکت دارد. به خصوص یک الگوریتم مربوط به ایجاد متن.
به گفته دالی، دانش آموزان و معلمان باید با ابزارهای دیجیتالی که متن را ایجاد می کنند آشنا باشند. این افراد به جای تلاش برای به دست آوردن حقایق، باید ببینند چه چیزی می توانند پیدا کنند موضوع سرقت ادبی to ben Daily اذعان می کند که رشد ابزارهای ایجاد متن دیجیتال نگرانی های جدیدی را در دنیای علم ایجاد کرده است. البته او هنوز به درک کامل و کاملی از همه جوانب این امر دست نیافته است. دانش آموزانی که مرتکب سرقت ادبی می شوند؛ مقالات معمولاً از منابعی مانند وب سایت بدون ارجاع خاص به نویسنده به دست می آیند. به نظر می رسد در آینده نقش ابزار دیجیتالی که متن را ایجاد می کند نیز در ارائه تعریف سرقت ادبی مورد توجه قرار گیرد.
به گفته دالی، کار دانشآموزی که از متن ایجاد شده توسط ChatGPT استفاده میکند با کسی که بخشی از مقاله ویکیپدیا را بدون ذکر منبع در متن خود کپی میکند، تفاوتی ندارد.
دیدگاه دانشجو در مورد نقش استفاده از ChatGPT در سرقت ادبی

اینکه دانشآموزان در مورد ChatGPT چه فکر میکنند، موضوعی کاملاً متفاوت است. برخی از دانشآموزان، مانند کابز، فکر میکنند که ارسال مقالاتی که توسط رباتهای هوش مصنوعی از طرف شما ارسال میشوند اصلاً عاقلانه نیست. دیگران این ربات و ربات های مشابه را صرفاً به عنوان یک ابزار دیجیتال مانند یاب یا ماشین حساب می بینند. به عنوان مثال، جاکوب گلمن، دانشجوی سال دوم دانشگاه براون، ChatGPT را چیزی جز یک دستیار تحقیقاتی با استفاده آسان می داند.
از نظر او، مشاهده ChatGPT به عنوان وسیله ای برای تقلب برای ایجاد یک مصنوع، دیدگاه احمقانه ای است. او معتقد است اگر استفاده از این ابزار برای دسترسی به منابع موثق موجود در اینترنت را یک عمل کلاهبرداری بدانیم، درست مانند استفاده از اینترنت برای تحقیق به عنوان یک عمل غیراخلاقی است!
او این چت ربات هوش مصنوعی را تنها یک ابزار مفید به عنوان دستیار نوشتن دیجیتال می داند و استفاده از آن را برای تحقیق و مقاله نویسی رد نمی کند. کابز نظر مشابهی در مورد ChatGPT دارد و آن را صرفاً یک دایره المعارف آنلاین می داند.
اما در حالی که دانش آموزانی مانند گالمن از این ابزار فقط برای سرعت بخشیدن به تحقیقات خود استفاده می کنند، دیگران سعی می کنند از قابلیت های آن برای ایجاد یک مقاله کامل و ارسال آن به نام خود استفاده کنند! بدون شک در مورد دوم استفاده از ChatGPT یک کلاهبرداری آشکار است. اما مکاتب مختلف آمریکا در این مورد نظرات متفاوتی دارند.
به گفته کارلی وارفیلد، رئیس هیئت بررسی تخلفات دانش آموزان در کالج Bryn Mawr، مدارس ایالات متحده از همه نوع پلتفرم های هوش مصنوعی مانند ChatGPT برای تحقیق و مقاله نویسی، آن را نمونه ای از سرقت ادبی می دانند.

محبوبیت ChatGPT تمرکز بر تحقیق در مورد اهداف دانش آموزان برای شکستن قوانین مرتبط با تحقیق را افزایش داده است. در این مورد، وارفیلد گفت که دانشآموزانی که مقالات تولید شده توسط هوش مصنوعی را ارسال میکنند (یعنی مقالاتی که کاملاً توسط هوش مصنوعی تولید شدهاند) که از اطلاعات ارائهشده توسط منابع آنلاین بدون ارجاع خواننده به آنها استفاده میکنند، دو مشکل کاملاً متفاوت هستند. متقابلا
لزوم تغییر قوانین تحقیقات علمی به دلیل ایجاد چت بات های هوش مصنوعی

با توجه به ماهیت جدید ChatGPT، هنوز در مورد اخلاقی بودن یا نبودن استفاده از آن برای دانش آموزان اتفاق نظر وجود ندارد. در عین حال هنوز مشخص نیست پس از رفع تمامی ابهامات، چه سیاست هایی در مدارس این حوزه اعمال خواهد شد.
تحول در حوزه فناوریهای نوآورانه قابل استفاده برای تحقیقات علمی، دانشگاهها را وادار کرده است که در تعاریف خود در رابطه با تعهد به صداقت علمی و عدم سرقت ادبی تجدید نظر کنند تا قوانین تحقیقات علمی را با توسعه فناوری این حوزه تطبیق دهند. .
دالی در این مورد چنین می گوید:
“استاندارد فعلی در مورد حقوق دانشجویان متهم به نقض قانون در دانشگاه ویلانوا به روز می شود تا شامل قانونی منع استفاده غیرقانونی توسط دانشجویان از چت ربات های هوش مصنوعی تولید کننده متن باشد. هدف از استفاده غیرقانونی از این ابزار این است که دانشجویان مقالات تولید شده با آن را به نام خود ارسال کنند و ادعا کنند که مقاله را خودشان و بدون ابزار تهیه کرده اند. اما من فکر می کنم که این استاندارد در حال تغییر است. سطح توانمندی های این استاندارد و سطح انتظارات نظارتی ما از آن با یکدیگر فاصله زیادی دارد و سطح این انتظار همواره رو به افزایش است.
در عین حال، سؤالات پیچیده در مورد اینکه آیا ChatGPT فقط یک ابزار تحقیقاتی است یا می تواند به یک ابزار سرقت ادبی تبدیل شود، وجود دارد. از چنین ابزاری می توان برای آموزش برخی چیزها نیز استفاده کرد; به عنوان مثال، معلمان هوش مصنوعی با استفاده از این ابزار می توانند نقص های هوش مصنوعی را به دانش آموزان خود نشان دهند.
برخی از اساتید با ارائه پروژه های ویژه ای که هوش مصنوعی قادر به انجام آن نیست، روش جدیدی را برای آموزش اصول و مبانی هوش مصنوعی در پیش گرفته اند. از جمله این پروژه ها می توان به پروژه هایی اشاره کرد که نیاز به بهره مندی از جزئیات یا روایت های بیان شده توسط افراد دارند.
در عین حال می توان استفاده از هوش مصنوعی را برای انجام پروژه های تحقیقاتی تشخیص داد که متاسفانه در بین دانشجویان بسیار رایج شده است و دانشجویان را ملزم به انجام برخی وظایف می کند که هوش مصنوعی می تواند انجام دهد.
به گفته دالی، مدارس باید قوانینی را اجرا کنند که متغییرهای متفاوتی را شامل شود. در اینجا چیزی است که او در مورد آن می گوید
تصور میکنم در آینده سیاستهای مربوط به استفاده از هوش مصنوعی برای انجام پروژههای تحقیقاتی بهگونهای گسترش مییابد که اساساً تنها در صورتی به انجام این کار فکر میکنند که خلاف مجوز اساتید نباشد.
چنین سیاست هایی می تواند به طور گسترده ای هم برای فعالیت های مربوط به آموزش دانشجویان و هم برای اجرای پروژه های محول شده به آنها در دانشکده ها اعمال شود. در همین حال، دانشآموزان تا زمانی که اجازه انجام این کار را داشته باشند، مجاز خواهند بود از هوش مصنوعی برای فعالیتهای تحقیقاتی استفاده کنند.
با این حال انتظار می رود پیشرفت هوش مصنوعی در سال های آینده امکان فعالیت های نوآورانه مختلف با این فناوری را فراهم کند. وقتی از دالی در مورد راهکارهای مؤثر مدارس برای مقابله با عدم صداقت علمی سؤال شد، وی پاسخ داد: «در طول فرآیند تکامل فناوری، مدارس باید دائماً قوانین اساسی و اصول اخلاقی را برای انجام فعالیتهای پژوهشی به روز کنند و در این بهروزرسانیها، روشهای مرتبط با به استفاده از فناوری برای انجام فعالیت های تحقیقاتی اشاره کرد.