06 فوریه 1401 در 20:05
یافته های جدید محققان نشان می دهد که برخلاف تصور رایج، کاهش تمرکز و حواس پرتی می تواند در برخی موقعیت ها منجر به افزایش یادگیری شود.
بر اساس یک مطالعه جدید، از دست دادن تمرکز برای یک لحظه می تواند با دادن فرصتی به مغز برای بهبود سریع از کار، به تقویت یادگیری کمک کند. این فرآیند به ما امکان می دهد اطلاعاتی را جذب کنیم که اگرچه مستقیماً با فعالیت مورد نظر مرتبط نیستند، اما برای یادگیری مؤثر خواهند بود.
الکساندرا دکر، یکی از محققین این مقاله، می گوید:
در حالی که تمرکز به ما کمک می کند تا اهداف خود را محدود کنیم، از دست دادن جزئی تمرکز می تواند دامنه توجه ما را افزایش دهد و به ما کمک کند اطلاعات کمتر مرتبط را یکپارچه کنیم. این به ما این امکان را می دهد که قوانین محیط خود را یاد بگیریم یا حتی ایده ها و مفاهیم دور را ادغام کنیم.
ایجاد ارتباط بین مفاهیم دور یا توانایی ایجاد ترکیبی متنوع از ایده های جدید، به نام “تفکر واگرا”، دو جنبه از خلاقیت است که می تواند توسط دانشمندان اندازه گیری شود. با این حال، متمرکز ماندن و عاری از حواسپرتی برای یادگیری مهارتهای جدید، توسعه ایدههای جدید یا یافتن یک «حالت سیال» نیز مهم است.
توجه یک پدیده فرار است که دائماً در نوسان است
اکنون واضح است که اختلال کمبود توجه می تواند ادراک اولیه و همچنین یادگیری و حافظه را مختل کند. هنگامی که حواس پرتی رخ می دهد، تمرکز ما بلافاصله از بین می رود. اما صرف نظر از تلاش های ما، توجه ما به طور طبیعی متزلزل می شود. در حالی که برخی از مطالعات به عدم توجه به عنوان علامت اضافه بار مغز اشاره می کنند، نظریه دیگری وجود دارد که از دست دادن تمرکز را به کار یکنواخت مرتبط می کند.
این می تواند به برخی از مزایای غیر منتظره منجر شود. مغز ما می تواند به درون بچرخد و با افکار شروع به پرسه زدن به درون کند، می تواند در حالت سعادتمندانه و بی فکر باشد، یا می تواند به دنبال چیزهای کوچک عمیق دیگری باشد که به نوبه خود می تواند به ما در یادگیری بهتر کمک کند.
این فرضیه ای است که دکر، محقق موسسه فناوری ماساچوست (MIT) در تلاش برای اثبات آن است. او می خواهد بداند وقتی تمرکزمان را از دست می دهیم ذهن ما به کجا می رود و آیا گاهی اوقات از دست دادن تمرکز می تواند برای یادگیری مفید باشد یا خیر.
او تحقیقاتی را دنبال کرد که نشان میداد افرادی که تکانشگری بالاتر و کنترل ادراکی پایینتری دارند، مانند بزرگسالان جوان و کودکان، در یادگیری ارتباطات بین اطلاعات به ظاهر نامرتبط که به آنها گفته میشود نادیده بگیرند، بهتر عمل میکنند.
چگونه حواس پرتی و عدم تمرکز باعث بهبود یادگیری می شود؟
در مطالعه جدیدی که توسط دکر انجام شد، گروهی متشکل از 53 دانشجو وظیفه دسته بندی حروف و اعدادی را که بر روی صفحه کامپیوتر ظاهر می شوند، داشتند. نمادهای حواس پرتی در کنار این حروف و اعداد ظاهر شد و به شرکت کنندگان گفته شد که آنها را نادیده بگیرند.
انتظار می رفت بعد از مدتی توجه دانش آموزان شکسته شد. محققان این موضوع را با استفاده از تکنیکی مشاهده کردند که نوسانات توجه را بر اساس زمان واکنش فرد اندازه گیری می کند. در طول لحظات از دست دادن تمرکز، دامنه توجه افراد گسترش مییابد و به آنها اجازه میدهد روی نمادهایی تمرکز کنند که در واقع شبیه یک حرف یا عدد هستند. در واقع، آنها با دیدن یک نشانه اضافی روی صفحه، به مغز خود پاداش می دادند.
افرادی که تمرکز بیشتری را از دست دادند در واقع پاسخهای سریعتر و دقیقتری داشتند که نشاندهنده یادگیری بهتر الگوهای رمزگذاریشده توسط نمادها است. محققان در مقاله منتشر شده خود افزودند:
افرادی که در مورد پهلوهای هدف بهتر یاد گرفتند در مقایسه با شرکت کنندگانی که کمتر یاد گرفتند توجه کمتری داشتند. علاوه بر این، پس از اینکه محققان تک تک شرکتکنندگان را دقیقتر بررسی کردند، دریافتند که یادگیری در طول بازههای توجه آنها مشهودتر است.
دکر افزود:
نتایج ما نشان می دهد که از دست دادن تمرکز گاهی اوقات می تواند برای یادگیری مفید باشد. اما جابجایی بین دوره های تمرکز و کاهش سرعت معمولا بهترین روش است.
البته، این مطالعه آزمایشگاهی تنها اطلاعات سطحی در مورد چگونگی ثبت یا اولویت بندی اطلاعات پیرامونی در دنیای واقعی مغز ما ارائه می دهد. بنابراین، امکانات بسیار پیچیده تری برای مطالعه دقیق تر مورد نیاز است. با این حال، نتایج این مطالعه با مجموعه تحقیقاتی رو به رشدی مطابقت دارد که اثرات منفی سرگردانی ذهن و خیال پردازی را رد می کند.
مطالعات گذشته آنچه را که بسیاری از افراد می توانند به آن گواهی دهند، نشان داده است که حواس پرتی پس از یک دوره طولانی تمرکز می تواند به تحریک خلاقیت کمک کند. یافتن بهترین نقطه برای تحریک تمایلات خلاقانه مغز بسیار مهم به نظر می رسد. برعکس، تحریک بیش از حد باعث می شود مغز کمتر به ایده ها توجه کند و از سوی دیگر، تحریک بسیار کم و کار زیاد خسته کننده به نظر برسد.
به طور کلی توجه یک پدیده بی ثبات است. مطالعات همچنین نشان میدهد که مغز ما چهار بار در ثانیه در فوکوس نوسان میکند، گویی محیط اطراف خود را برای محرکهای دیگری اسکن میکند که ممکن است نیاز به ثبت آن داشته باشد.
این یک مهارت مفید برای افزایش هوشیاری در برابر خطرات بالقوه است، و همچنین یک الگوی فعالیت است که به راحتی می توان آن را در دنیای پر حواس پرتی ربود. خواه به مغزمان فضایی برای پرسه زدن بدهیم یا به دنبال ارتباطات یا ایده های جدید در مکان های غیرمحتمل مانند حمام باشیم، در نهایت این هدف ماست که بیشترین توجه را به خود جلب می کند.